معلم رابط تاثیری در پیشرفت دانش‌آموز ناشنوای تلفیقی ندارد.


در فصلنامة پژوهش در حیطة کودکان استثنایی ، سال دوم ، شمارة 2 ، تابستان 1381 پژوهشی تحت عنوان “ عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم شنوای تلفیقی ” به چاپ رسیده است .

این پژوهش توسط آقایان اصغر مینایی ، علی اکبر ویسمه و سعید حسن زاده انجام شده است . همان‌طور که از عنوان پژوهش برمی‌آید تلاش بر این بوده است تا عواملی را که بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم شنوای تلفیقی که در مدارس عادی درس می‌خوانند مورد بررسی قرار گیرد . یکی از این عوامل “ معلم رابط ” است . وقتی دانش‌آموز ناشنوایی برای تحصیل وارد مدرسة عادی می‌شود به دلیل آسیب شنوایی نمی‌تواند در درس‌های کلاس همپای دانش‌آموزان عادی پیش برود. همچنین ناشنوایی او موجب می‌شود از نظر رفتاری و هیجانی تفاوت‌هایی با دانش‌آموزان عادی داشته باشد. معلمان و مسئولین مدارس عادی چون در زمینة ناشنوایی و آموزش و پرورش ناشنوایان آموزش جدی ندیده‌اند نمی‌توانند مشکلات پیش آمده برای دانش‌آموز ناشنوا (و طبعا برای معلمان و والدین و افراد دیگری که در آموزش دانش‌آموز ناشنوا مشارکت دارند) را حل و فصل کنند. به همین دلیل از طرف ادارات آموزش و پرورش استثنایی افراد ی که تحصیلات و تخصص آن‌ها در مورد ناشنوایی و آموزش ناشنوایان می‌باشد  انتخاب می‌شوند تا به مدارس عادی که دانش آموز ناشنوا دارند مراجعه نمایند و به این دانش‌آموزان و معلمان عادی آن‌ها کمک نمایند تا به اهداف آموزشی دست یابند.

نتیجه‌ای که از پژوهش فوق به دست آمده و نظر محققان در مورد آن به شرح زیر است :

 

“ استفاده از خدمات معلم رابط متغییر دیگری است که ارتباط معنادار با پیشرفت تحصیلی [دانش آموزان کم شنوای تلفیقی ] ندارد. شاید این مسئله را بتوان به چگونگی دریافت خدمات از طرف معلم رابط نسبت داد. معلمان رابط هفته‌ای 1 تا 2 ساعت با دانش‌آموزان کم شنوا در ارتباط هستند و خدمات آموزشی به آن‌ها ارائه می‌دهند و این مدت اندک نمی‌تواند آن‌چنان مفید واقع گردد. با این اوصاف، کودکی که معلم رابط ندارد، طبیعتاً امتیاز بزرگی را از دست نمی‌دهد”.

 

نتیجة پژوهش می‌گوید که بود و نبود معلم رابط در مدارس عادی یکسان است. به عبارت ساده‌تر هزینة کلانی صرف کاری می‌شود که عملا هیچ نتیجة مثبتی به دنبال ندارد. دقت کنید که این‌ها حرف‌های خودم نیست. بلکه بر مبنای پژوهشی دارم حرف می‌زنم که در "فصلنامة پژوهشکدة کودکان استثنایی" وابسته به سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور چاپ شده است. برای من بسیار تعجب‌انگیز است که نتایج مهم چنین پژوهش هایی هیچ بازتابی در میان کسانی که کارشان موضوع این پژوهش هاست ندارد! من خودم معلم ناشنوایان هستم و نشریات سازمان را مطالعه می‌کنم. کمابیش در جریان خبر‌های مربوط به حیطة کارم و حرفه‌ام نیز می‌باشم. هنوز ندیده‌ام که کسی یا مسئولی حتی یک سئوال در رابطه با نتیجة این پژوهش عنوان کرده باشد. پس این پژوهش‌هایی که با صرف هزینه‌های کلان انجام می‌گیرد برای چیست؟ از دل این پژوهش صد ها سئوال بیرون می‌آید که هر کدام می‌تواند موضوع پژوهش‌های مهم دیگری باشد. اگر نتایج این پژوهش صحت داشته باشد (که حتما دارد زیرا در نشریه‌ای چاپ شده است که قطعا برای انتخاب مقاله‌ها و پژوهش‌هایی که قرار است آن‌ها را چاپ کند ملاک‌های علمی و جدی دارد) آیا مسئولین سازمان و ادارات آموزش و پرورش استثنایی با خود اندیشیده‌اند که با این شیوة کار چه حجم عظیمی از رنج، اضطراب، شکست و... را بر دوش‌های والدین و معلمان عادی دانش‌آموزان ناشنوا و کسان دیگری که به نوعی با آن‌ها کار می‌کنند می‌گذارند؟

در مورد معلمان رابط (سیار) و وظایف آن‌ها در آینده خواهم نوشت.