مصاحبه با معلمان آموزش فراگیر

 

استفاده از تجربیات دیگران امر پسندیده‌ای است، سعی می‌کنم مطالبی از کار‌های دیگران را ترجمه کنم و به تدریج در دسترس همکاران قرار دهم. بررسی کار‌های دیگران انسان را قادر می‌سازد تا به کاستی‌ها و برتری‌های کار خود بهتر پی ببرد.

 

توضیح : معلمان ویژه معلمانی هستند که در مدارس ویژه یا مدارس عادی کار می‌کنند و مسئولیت ویژه‌ای در مورد کودکان دارای "نیاز‌های ویژه" بر عهده دارند. به طور معمول این معلمان نوعی از آموزش‌های ویژه را دریافت داشته‌اند.

(نقل از کتاب "درک و پاسخگویی به نیاز‌های کودکان در کلاس‌های فراگیر" ، ترجمه‌ی ابوالفضل سعیدی و همکاران)

 

 

مصاحبه با معلمان آموزش فراگیر

 

نام : دورتا واکر1

مقطع : ابتدایی

سمت : معلم آموزش ویژه2

مدرسه ی ابتدایی نروود ، ستون‌وود ، ویرجینیای شمالی

 

 

ممکن است خواهش کنم در مورد تجربه‌ی خودتان در آموزش فراگیر3 بگویید ؟

من یکی دو سال است که معلم آموزش ویژه هستم . این شهرستان چهار سال پیش به عنوان منطقه‌ای که در آن آموزش فراگیر اجرا می‌شود معرفی شده است . ما در حال حاضر حدود بیست دانش آموز با نیاز های ویژه4 درمدرسه‌ی‌مان داریم .

 

ممکن است بفرمایید کار های گروهی5 را چه طور انجام می‌دهید ؟

کار گروهی با روش های مختلف و با معلمان مختلف انجام می‌شود . مثلاً در بعضــــی موارد ، ممکن است هـــر دوی ما] معلم عادی و معلم آموزش ویژه [ در تدریس خواندن به دانش آموزان مسئولیت مشترک داشته باشیم . معمولاً ، اگر تدریس گروهی در پایه های پایین‌تر باشد ، مدتی با هم روی آوا ها6  کار می‌کنیم ، سپس به تمرینات کتاب کار7 می‌پردازیم . در این مرحله ، نقش‌هایمان تغییر می‌کند . به این ترتیب که ، یک معلم به تدریس درس می‌پردازد ، در حالیکه معلم دیگر در بین دانش آموزان قدم می‌زند . ما منصفانه نقش‌هایمان را با هم عوض می‌کنیم .

مثالی دیگر ، یکی از معلمان ممکن است  خواندن8 درس بدهد ، در حالیکه معلم دیگر ریاضی درس می‌دهد . اما در زمان تدریس یکی ، دیگری هم در کلاس حضور دارد . معلم عادی  ممکن است با گروهی از بچه های کوچک خواندن کار کند در حالیکه من با بقیه‌ی بچه ها ی کلاس کار می‌کنم یا برعکس . من در دو یا سه کلاس مختلف کار می‌کنم . بنا بر این ، وقتم را باید طوری به دقت تنظیم کنم تا هر وقت لازم است در کلاسی باشم که می‌دانم در آن کلاس دانش آموز مشکلداری وجود دارد  .

 

از چه شیوه هایی برای اداره‌ی9 کلاس با دانش آموزان دارای نیاز های ویژه استفاده می‌کنید ؟

البته روش اداره‌ی کلاس بستگی به ویژگی های تک تک دانش آموزان کلاس دارد ، اما من به مقدار زیادی از روش کار کردن با همسالان که اصطلاحاً به آن “ گروه دوستان10 ” می‌گوییم استفاده می‌کنم . مشکلات من بیشتر وقت ها با دانش آموزانی است که لزوماً به عنوان بچه های با نیاز های ویژه طبقه بندی نشده‌اند . ما با همسالان آن ها کار می‌کنیم تا اینکه بتوانند به همدیگر کمک کنند . مثلاً وقتی دانش آموزان می‌بینند که دانش آموز دیگری در شرف شلوغ کردن است  نوعی اشارات کلامی یا بصری11 مشخصی به او می‌دهند که او را از این کار بازمی‌دارد . بچه ها می‌توانند بعضی از طرح هایی که به آن ها نشانه‌ای می‌دهد که معنای آن مثلاً این است که  “ داری کنترلت را از دست می‌دهی” را اجرا کنند .

مثلاً ، دختر بچه‌ای نمی‌دانست که هر وقت گچ در دست معلم است باید ساکت باشد و شروع می‌کرد به نوشتن نام کسانی که مشغول حرف زدن با آن ها بود . دختر بچه نمی‌دانست که در چنین شرایطی چه رفتاری باید داشته باشد بنا بر این دوستانش باید به او علامت می‌دادند تا ساکت بشود و در صندلی خودش بنشیند .

 

آیا شما احساس کرده‌اید که دانش آموزان دیگرتلاش کنند به دانش آموزان با نیاز های ویژه کمک نمایند ؟

دانش آموزان معمولاً تا آخر سال این کار را انجام می‌دهند . آن ها از همان ابتدا می‌دانند که هر وقت بخواهند می‌توانند این کار را رها کنند . من با آن ها در وقت ناهار خوردن ملاقات می‌کنم . شرایط  به نحوی است که انگار در محضور قرار بگیرند این کار را می‌پذیرند . در این ملاقات ها  ، در حالی که مشغول خوردن ناهارمان هستیم در باره ی خبر ها و اتفاقات با هم حرف می‌زنیم .

گاهی وقت ها مجبور می‌شوم در کلاس تغییراتی بدهم . مثلاً ، اگر معلم دانش آموزان را خیلی دورتر از دانش آموز با نیاز های ویژه نشانده باشد وارد کلاس می‌شوم و از او می‌خواهم آن ها را نزدیک‌تر به هم بنشاند . وقتی بچه ها مختصر رنجش یا خشمی  از یکدیگر دارند همیشه می‌توانم آن را احساس کنم و به آن ها اجازه می‌دهم به آن فرد بگویند که از او رنجیده‌اند . آن ها آزادند که واقعاً بی پرده با هم حرف بزنند .

 

نقش مدیر مدرسه در تسهیل آموزش فراگیر چیست ؟

من فکر می‌کنم که داشتن یک مدیر و سرپرست که از آموزش فراگیر حمایت می‌کند واقعاً اهمیت دارد . در ابتدا ، بسیاری از معلمان  از آموزش فراگیر شکایت داشتند . کار به جایی رسیده بود که اگر دو کلاس سوم داشتیم ممکن بود معلم یک کلاس ، دانش آموز با نیاز های ویژه را بپذیرد اما معلم کلاس دیگر نپذیرد . تا اینکه مدیر مدرسه با نوعی اجبار قضیه را حل کرد و همه قبول کردند که دانش آموزان با نیاز های ویژه را بپذیرند . الان ، معلمان از بابت داشتن دانش آموزان با نیاز های ویژه هیچگونه دلهره و دغدغهی خاطری ندارند . آن ها درک کرده‌اند که مورد حمایت خواهند بود و قدردان آن هستند .

چیز دیگری که واقعاً مفید بوده است این است که به معلمان   ] عادی [ فرصت مشخصی داده شده است تا هفته‌ای یک بار با معلمان آموزش ویژه تشکیل جلسه دهند . در این جلسه ما می‌توانیم در باره ی پیشرفت دانش آموز بحث نماییم و در صورت نیاز تعدیل هایی را در برنامه‌ی او اعمال کنیم . اگر شرایط معلمان طوری باشد که نتوانیم برای این جلسه برنامه ریزی کنیم آن وقت مجبوریم آن را در وقت خوردن ناهاریا دوره‌ی برنامه ریزی12 که اغلب با هم منطبق نیست برگزار کنیم. در این صورت وضعیت به شدت مستأصل کننده می‌شود .

مدیر مدرسه همچنین می‌تواند نقش بزرگی در تشویق دانش آموزان داشته باشد . مثلاً ، اگر دانش آموزی چند روز مشکل ساز بوده است و ناگهان یک روز بدون مشکل و آرام را پشت سر می‌گذارد ، یکی از معلمان بدون اینکه دانش آموزان بفهمند یادداشتی برای مدیر می‌فرستد و او را از این موضوع آگاه می‌کند . سپس مدیر به کلاس می‌آید و به دانش آموز تبریک می‌گوید . او همچنین می‌تواند با پاداش های خاص به بچه ها کمک کند . مثلاً ، یکی از بچه هایی که من با او کار می‌کنم عاشق استفاده از میکروفن است و در صورتی که بتواند روز را بدون  مشکل و به آرامی بگذراند به او اجازه داده می‌شود صبح روز بعد اعلان های مدرسه یا سوگند صبحگاهی را از بلندگوی داخل ساختمان بگوید .

این دانش آموز بسیاری اوقات می‌نشیند و غذایش را با بچه های دیگر می‌خورد . در صورتی که با دانش آموز خاصی که رفتار نسبتاً خوبی دارد  دچار مشکل شود سعی می‌کند به نوعی کوتاه بیاید و غذایش را با آن ها بخورد و با آن ها به نحو مناسبی وارد گفتگو شود .

 

چه نوع حمایت های تخصصی13 جهت کمک به تسهیل آموزش فراگیر دریافت می‌کنید ؟

هر نوع حمایتی را که نیاز داشته باشیم دریافت می‌کنیم . ما یک مشاور راهنما14 داریم که هفته‌ای سه باربه مدرسه می‌آید . روان‌شناس هایی داریم که کارشان عمدتاً جایگزینی15 و آزمون دانش آموزان است . اگر احساس کنیم مشکلی داریم که مشاور راهنما نمی‌تواند از عهده‌ی آن برآید می‌توانیم به مؤسسات خارج از مدرسه مراجعه کنیم .

 

آیا مدرسه طوری تجهیز شده است که آموزش فراگیر را تسهیل کند ؟

مدرسهی ما به دلیل اینکه یک ساختمان قدیمی است هنوز برای معلولین مناسب نیست . ما دو سال پیش تلاش کردیم آن را بازسازی کنیم تا برای رفت وآمد با ویلچر مناسب باشد اما به دلیل برخورد با مقررات مربوط به آتش سوزی نتوانستیم . به همین دلیل ما هیچ دانش آموزی که از ویلچر استفاده کند نداریم . چندی قبل ، دانش آموزی که از زمان کودکستان در مدرسهی ما درس می‌خواند مورد عمل جراحی ستون فقرات قرار گرفت  اما به دلیل اشتباه پزشک نهایتاً از هر دو پا فلج شد . ایجاد انگیزه در او بسیار مشکل بود . اما بالاخره تسلیم شد . او نمی‌خواست غذا بخورد . حتی نمی‌خواست از رختخواب بیرون بیاید . ما فکر کردیم که اگر او در میان دوستان و معلمانش باشد برای او مفید است . بنا بر این ، کلاسی را که او در آن درس می‌خواند از طبقه‌ی دوم به طبقهی اول آوردیم . پس از آن ، وقتی کودک  مجبور بود برای انجام کاری به طبقهی دوم برود مدیر می‌بایست او را حمل کند .

 

پی نوشت ها :

1.                     Doretta Walker

2.                     Special Education Teacher

3.                     Inclusive education

4.                     Students with special needs

5.                     Teaching works

6.                     Phonics

7.                     Workbook

8.                     Reading

9.                     Management

10.                   Circle of Friends

11.                   Verbal or visual cues

12.                   Planning period

“ دوره‌ی برنامه ریزی ” زمان مشخصی است که برای معلم در نظر گرفته می‌شود ( سوای ساعت های درسی ) تا در طی آن به برنامه ریزی درسی ، ملاقات با والدین و ارزشیابی پیشرفت دانش آموزان بپردازد .

13.                   Professional support

14.                   Guidance counselor

15.                   Placing

یادداشت بردار یا Notetaker کیست و چه‌کار می‌کند؟

 

 

برای این‌که دانش‌آموزان و دانش‌جویان ناشنوا در تحصیل موفق شوند باید از خدماتی استفاده کنند که دانش‌آموزان و دانش‌جویان عادی از آن ها استفاده نمی‌کنند. یکی از این خدمات interpreter یا مترجم ناشنوایان است. مترجم ناشنوایان کسی است که "ارتباطات کلامی را با استفاده از زبان اشاره یا الفبای دستی به شکلی ترجمه می‌کند که افراد ناشنوا بتوانند بفهمند"*. اما به دلیل این‌که ما در نظام آموزشی خود از زبان اشاره و الفبای دستی استفاده نمی‌کنیم بهره‌گیری از این سرویس منتفی است.

خدمت دیگر استفاده از شیوه‌ی "آموزش توسط همسالان" یا Peer Toturing می‌باشد که در آینده درباره‌ی آن خواهم نوشت.

اما خدمت سوم استفاده از "یادداشت بردار" می‌باشد. استفاده از این روش در نظام آموزش و پرورش ناشنوایان یک ضرورت است. اما به دلیل شیوه‌های آموزشی ناقص ما ؛ بخصوص در مقاطع آمادگی و ابتدایی ، دانش‌آموزان و دانش‌جویان ناشنوا قادر به استفاده‌ی کافی از متون کتبی نمی‌باشند. این مشکل موجب می‌شود تا در استفاده از این روش جانب دقت و احتیاط را کاملاً رعایت کنیم. از یادداشت‌بردار بیشتر در مقاطع متوسطه و عالی استفاده می‌شود. این سرویس باید به‌طور جدی مورد توجه معلمان رابط (سیار) قرار گیرد تا در مواقع لزوم معلمان عادی را به استفاده از آن ترغیب نمایند.

 

اما یادداشت بردار کیست ؟

 

گاهی وقت ها شرایطی پیش می‌آید که تمرکز و توجه دانش آموز یا دانش‌جوی ناشنوا باید معطوف به سخنرانی یک سخنران یا معلم کلاس باشد. در چنین شرایطی معمولاً دانش آموزان و دانش‌جویان ناشنوا قادر به یادداشت کردن سخنان سخنران یا معلم نیستند زیرا اگر دانش آموز یا دانش‌جو بخواهد برای نوشتن مطالب نگاه خود را از سخنران یا معلم بردارد بخشی از اطلاعات را از دست می‌دهد . در چنین مواقعی معلم کلاس می‌تواند برای کمک به دانش آموز یا دانش‌جوی ناشنوا از یک یادداشت بردار استفاده کند . یادداشت بردار فردی است که مطالب مورد نیاز دانش آموز یا دانش‌جو  از جلسه را یادداشت می‌کند و سپس در اختیار او قرار می‌دهد . یادداشت بردار می‌تواند از همکلاسی های شنوای دانش آموز یا دانش‌جوی ناشنوا، از دوستان او، یکی از کارکنان مدرسه یا دانشگاه یا افراد واجد شرایط دیگر باشد . یادداشت بردار باید برای این کار آموزش خاص ببیند.

زمانی هم که دانش آموز یا دانش‌جوی ناشنوا در جلسات یا کلاس درس حضور ندارد استفاده از یادداشت بردار می‌تواند تا حدی عدم حضور او را جبران نماید.

وقتی هم که در تدریس از فیلم یا ویدئو استفاده می‌شود و دانش آموزان یا دانش‌جویان باید از آن‌ها یادداشت بردارند نیز این امر صادق است . هیچ گاه در چنین مواقعی نباید از دانش آموز یا دانش‌جوی ناشنوا خواست که یادداشت بردارد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

     * نقل مطلب داخل گیومه از: فرهنگ واژگان، ماندانا عبادی، دکتر غلامعلی افروز

بخشی از یک شعر بلند (شعر ناشنوایان)

      

          سروده‌ی : Dianne Switras

 

ناشنوایی

 

مردم از من می‌پرسند

ناشنوا بودن مثل چیست ؟

ناشنوابودن ؟ چه طور بگویم

خیلی ساده ، نمی‌توانم بشنوم

 

اما نه ! ناشنوا بودن بسیار فراتر از فقط نشنیدن است

ناشنوا بودن مثل ماهی‌ای طلایی است در تُنگی آب

در حال دیدن چیز‌هایی که در حرکتند و

مردمی که مُدام حرف می‌زنند

ناشنوا به انسانی می‌ماند در جزیره‌ای

در میان بیگانگان

 

انزوا با من بیگانه نیست

پنج ساعت در میان خویشانم می‌نشینم

و آن‌ها فقط می‌گویند " سلام " و " خدا حافظ "

 

بازی با کودکان شادی بزرگ من است و

کتاب خواندن ، استراحت ، کمک کردن هنگام صرف غذا*

 

دیدن خنده‌ها و گریه‌های شدید و مردم مغموم

کنجکاوی طبیعی مرا برمی‌انگیزند

" مهم نیست "

این است تنها پاسخ کنجکاوی من

درست مثل شرحی مختصر

از یک داستان کامل

 

نشان دادن شادی با خنده‌‌ای ساختگی

اصلا نمی‌دانند که واقعاً چقدر دلتنگم

 

مردم چه راحت از زبان استفاده می‌کنند

و من نمی‌توانم و واقعاً ناراحتم

همیشه احساس یک بیگانه را دارم

در میان انسان‌های شنوا

حتی اگر چنین قصدی هم نداشته باشند

همیشه احساس می‌کنم جزئی از آن‌ها هستم

با حضور فیزیکی‌ام ، نه با درک و احساسم

 

با ناشنوایان خیلی راحتم

مسائل کوچک و روزمره‌ی زندگی

و ناامیدی‌هایمان از دنیای بزرگ‌تر را

با هم حل و فصل می‌کنیم

 

زبانمان یکی است

همدیگر را درک می‌کنیم

در سختی ها و آسانی‌ها

محیط ارتباط است**

 

اما ناشنوایان...

با رؤیاهایشان، علائقشان و نیاز‌هایشان

مثل هر انسان دیگرند

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

                   * کار‌هایی که به حرف زدن نیاز ندارند 

** اگر بتوانی با محیط ارتباط برقرار کنی جزئی از آن هستی، در غیر این صورت از محیط نخواهی بود.